دیروز برای خرید کت و شلوار جدید به میرداماد رفتم
کت و شلوار جدید برای سمینارهای جدید.
بعد از بررسی چند مغازه ، لباس مورد نظر پیدا شد.
وقتی از مغازه بیرون آمدم به دوستم گفتم: “عجب فروشنده خوبی”
جالب بود
گفتم: “عجب فروشنده خوبی” ، نگفتم: “عجب کت و شلوار خوبی”
واقعا فروشنده خوش برخورد و قابلی بود
فروش یک رابطه آدمیزاد به آدمیزاده
بهترین کالا اگر زیر دست یک فروشنده ضعیف باشد دیده نمی شود چه برسد به اینکه تحلیل شود.
همیشه به گرگ هایم می گویم : (اشاره به نوشته
شاگردهای من یا گرگ های من )
“ما محصول نمی فروشیم ، ما محصول – فروشنده می فروشیم.”
وحالا باید بگویم که:
“خیلی وقت ها ما فقط فروشنده می فروشیم.”
بابک تاواتاو
۱۸ تیر ۹۳