مدل کارآفرینی در ایران بر اساس پول نقد و استفاده از ایده ها برای افزایش نقدینگی بنا شده است
ولی مدل کارآفرینی امریکایی بر اساس ایده ها و شراکت مالی به منظور گسترش ایده ها بنا شده است.
“این طرح همیشه جواب داده و این بار هم جواب داده است ” جمله ای است که شاید در اروپا و بسیاری از کشورهای جهان اول درست باشد، زیرا در این کشورها ساختارهای اقتصادی ، قوانین ، مالیات ها، تسهیلات بانکی، فرهنگ سرمایه داری و کسب و کار دارای ریشه علمی است ولی در ایران داستان چیز دیگری است.
در امریکا وقتی کسب و کاری مجبور استفاده از منابع خود برای حفظ بقای خود می شود به اعلام ورشکستگی فکر می کند ولی در ایران بسیاری ار کسب و کارها پس از اتمام منابع خود (و حتی در برخی موارد فروختن طلا و جواهرات همسران سهام دار) از پذیرش و اعلام ورشکستگی سر باز می زنند.
در فرهنگ و قوانین امریکایی ساز و کار نسبتا مشخصی برای ارزش گذاری روی ایده ها چه در ابتدای اجرایی کردن ایده و چه در زمانی که ایده شکل تجاری سودآوری به خود گرفته است دارد ولی در ایران شاید قوانین ضعیف و مبهمی برای ارزش گذاری روی ایده ها و برند ها وجود داشته باشد ولی از نظر فرهنگی فقط یک چیز در ایران ارزش دارد : پول نقد.
بانک ها ، سرمایه گذاران و …. در مذاکرات بسیار به پول نقد خود تکیه می کنند و سخت گیری های افراطی آنها طرح و ایده ها را به بیراهه می برد. در این مورد در همه جای دنیا مشکلات جانبی وجود دارد ولی در ایران مشکلات دوچندان است.
برای همین آموزش های مدل های کسب و کار هایی که در امریکا امتحان خود را بارها پس داده اند در ایران در بسیاری از موارد ۲ ریال هم ارزش ندارد.
بابک تاواتاو