دلیل خشم از آزاده نامداری

پرده صفرم)داستان از این قرار است که فردی فیلم و عکس های بدون حجابی از آزاده نامداری در خارج از کشور انتشار دادند.

پرده اول ) اشتیاق فراوانی برای انتشار این عکس ها در اینستا و تلگرام به وجود آمد. در کنار تصاویر با چادر و تیتر روزنامه ای که از قول ایشان نوشته بودند ” خدا رو شکر چادریم” و یا نوشتن متنهایی که میزان تنفر خود را از او و فعالیت هایش نشان می دهد انتشار دادند.

پرده دوم) خود ازاده نامداری با ارسال ویدئویی اعلام کرد که یه لحظه روسریم افتاد و همه آنجا محرم بودند

پرده سوم) بسیاری از انتشار این تصاویر خوشحال هستند زیرا فکر می کنند مصداق بارز شعر زیر را پیدا کرده اند:
“واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.”

پرده چهارم) نکته جالب خشمی که مردم نسبت به او دارند، برخی می گویند: “به ما حجابت ربطی نداره ولی وقتی میای توی تلویزیون اینجوری، …..”
یا می گویند “پس بگو چرا شوهرش طلاقش داد”
این خشم از کجا است؟
خشم از آزاده نامداری نیست چون ایشان ممکن است باب سلیقه برخی نباشند ولی آنقدرها هم شخصیت منفی ندارند، در واقع این میزان خشم تناسبی با فرد آزاده نامداری ندارد
این خشم به خاطر مسئله حجاب هم نیست، کافی است در اینستاگرام بگردیدتوجه می شوید که رعایت نکردن حجاب، اهمیت ۱۰ سال گذشته را ندارد و این باعث نمی شود برای او همچین دادگاهی بگیرند
برخی می گویند موضوع “ریا” و “ریاکاری” است. او مستقیم و غیر مسقیم مروج حجاب بوده و حالا …

ولی من فکر می کنم موضوع چیز دیگری است، ما ایرانی ها خشم سرکوب شده ای در درونمان وجود دارد و فوران این خشم به دو عامل بستگی دارد
١- فردی بهانه ای دستمان بدهد
٢ – زورمان به فرد بهانه دهنده برسد.
.
هر زمان این دو عامل مساعد باشد ( مثل مورد اخیر) این خشم برای او خرج می شود ولی اگر کسی سوژه شود (ایجاد بهانه) ولی زور اجتماع به فرد مورد نظر نرسد این خشم علاوه بر اینکه بروز داده نمی شود بلکه جمع می گردد و برای نفر بعدی خرج خواهد شد.

پرده پنجم) این خشم وجود دارد، درون همه ما، خشمی که باعث می شود که به خودمان به صورت تمام قد حق بدهیم که نه تنها قضاوت کنیم ، افشاگری کنیم، توهین کنیم ، تحقیر کنیم ، جلاد شویم و…
این روند حتما ادامه خواهد داشت و کار تقریبا بیهوده ای است که فقط در مورد حریم شخصی ، یا آبروی مومن حرف بزنیم، چون اینها بیشتر شبیه یک شعار تکراری است، بهتر است به ریشه بپردازیم، ریشه این مسئه این است که ما به دنبال سوژه ای هستیم که زورمان به او برسد تا خشممان را رویش خالی کنیم.

بابک تاواتاو

2 Comments

  1. نگین گفت:

    باسلام.مقاله تون در مورد آزاده نامداری بسیار نامربوط و نادرست بود.
    دلیل خشم مردم از آزاده نامداری رسیدن یا نرسیدن زورشون نیست،اگر تشریف ببرید کامنتهای مردم زیر پست های مربوط به مسائل امروز رو بخونید متوجه می‌شوید که همه مردم نوشتند زندگی خصوصیت به خودت مربوطه،ما از دو رویی و ریاکاریت بدمون اومده.من خودم شخصیت این خانم و مسائل شخصی زندگیش برام اهمیت نداشت،اما اجراشونو دوست داشتم.
    اما الان واقعا نظر من هم همینه که یک آدم چقدر می‌تونه ریاکار باشه!

  2. مریم گفت:

    بابک عزیز؛ حق با شماست ، این کاملا درست است، چاره چیست؟ با این خشم چه باید کرد؟ راهی می شناسی؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *